گمراهی Dropbox!

همه ما می‌دانیم که در طراحی جدید Dropbox، مشکلات اساسی وجود دارد. طراحی که به گفته خود Dropbox بزرگترین تغییر در برند طی ۱۰ سال گذشته است (البته الزاما بزرگترین تغییر به معنای بهترین تغییر نیست). در این پست ما به اشکالات Dropbox و اشتباهات آنان می‌پردازیم.

طراحی چیست؟

به طور ساده، طراحی یعنی کاهش فاصله بین کاربر و اهداف آنان. طراحی مختص به نرم‌افزار نیست و سیستم‌های طراحی مختلفی در اطراف ما وجود دارد.

این روزها، شرکت‌های مختلف طراحان را برای کاهش اختلاف بین کاربران و اهدافشان استخدام می کنند تا کاربران را مجاب به استفاده از محصولات خود کنند.

مشکل Dropbox

برای همه ما وظیفه این کمپانی مشخص است. یک سرویس ذخیره سازی. به همین سادگی.

موضوعی که وجود دارد این است که Dropbox خسته‌کننده است. چرا که ذخیره سازی فایل‌ها خسته کننده است. بازگردانی فایل‌ها خسته کننده است. شاید خیلی از شرکت‌های بزرگ از این سیستم برای ذخیره سازی فایل‌های خود استفاده کنند، ولی واقعیت موضوع تغییری نمی‌کند.

حال مشکل در این جاست که Dropbox شرکتی بسیار ثروتمند است. شرکت‌های ثروتمند تمایل دارند که ثروتمندتر شوند در حالی که خدمات این شرکت، یعنی ذخیره سازی این شکل را به خود نمی‌گیرد. اکثر مردم از سرویس رایگان Dropbox استفاده می کنند. برای افزایش ثروت Dropbox باید محصولاتی را بسازد که مردم تمایل داشته باشند هر روزه از آن‌ها استفاده کنند. به همین دلیل است که آن‌ها Mailbox و Carousel را ایجاد کردند. لازم به گفتن نیست که هر دو پروژه با شکست روبرو و Mailbox در همین سال (۲۰۱۶) بسته شد.

در اینجاست که Dropbox paper وارد می‌شود. آخرین تلاش این شرکت برای ایجاد محصولی که کاربران به صورت دائم با آن تعامل داشته باشند. این پروژه توجه زیادی را به خود جلب کرده و Dropbox تلاش می‌کند که آن را کانون توجه قرار دهد.

Dropbox و اصول اولیه طراحی

مشخص شده است که طراحی دوباره Dropbox به دلیل پروژه جدید Paper است.

لوگوی جدید آن‌ها، تصاویر  و تغییرات اساسی همه به دلیل Paper است. حال مشکل در چیست؟

۱. برندسازی و هویت

هویت – شما تولید می کنید و سپس بازاریابی. برای جلب توجه به اندازه کافی و ایجاد مشتریانی وفادار، با آن‌ها ارتباط برقرار کرده و محصول را معرفی می کنید. شما هویت خود را بارها و بارها تکرار می‌کنید تا در یک نگاه شناخته شوید. ۴۹ شکل مختلف لوگو کاملا با این موضوع تضاد دارد!

برندسازی – برای این است که مردم محصول شما را درک کنند. طراحی مناسب روی این درک تاثیر مستقیم دارد و مردم را متمایل به استفاده از محصول می‌کند. کافیست به Uber و Airbnb نگاه کنید.

شاید در ظاهر Dropbox نیز در این مسیر قدم بردارد ولی واقعیت متفاوت است. مفاهیم آنان از همکاری و همدلی خالی است و نمی‌تواند با کاربر ارتباطی عمیق داشته باشد.

محور اساسی هر طراحی مردم هستند، بنابر این ایجاد ارتباطی عمیق و احساسی بسیار اهمیت دارد.

برای مثال به لوگوی آن‌ها نگاه کنید. تصویر زیر فقط مواردی است که آن‌ها در سایت نمایش داده‌اند. خدا می‌داند که چه مقدار را هنوز انتشار نداده‌اند. برند‌های بزرگ با لوگو و رنگ خاص شناخته می شوند. برای مثال به نت فلیکس نگاه کنید. قرمز رنگ این برند است و این موضوع به خوبی جا افتاده. حال به Dropbox بنگرید. ترکیب همه رنگ ها! بدون هویت.

2. رنگ

محصول – مغز ما تمایل دارد که روی برند‌هایی تمرکز کند که سریعا آن‌ها را می‌شناسد. برای این که محصول بتواند تعامل لازم را برقرار کند و شناخته شود، باید رنگ‌هایی که با ایده شرکت، شخصیت و احساسات هماهنگ باشد، مورد استفاده قرار گیرند.

کاربران – برای کاربران، رنگ‌های متفاوت معانی مختلفی می‌دهد. دوباره بحث همدلی به میان می‌آید چرا که شما می‌خواهید از رنگی استفاده کنید که با نحوه تعامل کاربر ارتباط مستقیمی داشته باشد و اعتماد او را جلب کند. برای مثال به ساعت‌های G-shock نگاه کنید. آنان معمولا مقاوم هستند و سال‌های زیادی عمر می‌کنند. رنگ سیاه این محصولات به خوبی این ویژگی را نشان می‌دهد.

برای یک کاربر جدید رنگ‌های جدید Dropbox چه معنی می‌دهد؟ هزاران رنگ ترکیب شده باید معنی خاصی بدهد؟ چطور کاربر با ‌آن‌ها ارتباط برقرار کند؟ بگذارید توضیحی سریع بدهیم در مورد این که چرا به نظر ما آنان باید به همان رنگ آبی خود اکتفا می‌کردند.

آبی یکی از معمول ترین رنگ‌هایی است که هنگام طراحی محصولات استفاده می شود. هنگامی که شما محصولی آبی را می‌بینید، احساس آرامش می‌کنید و خودتان را در خانه احساس می‌کنید. رنگ ‌آبی احساساتی مثل اعتماد، امنیت (ذخیره سازی اطلاعات)، خلاقیت و آرامش (پروژه جدید Dropbox) را القا می‌کند.

به نظر کاملا هماهنگ می‌آید؟ درست است؟ خوب، Dropbox به طور مشخص این طور فکر نمی‌کند.

۳. تایپوگرافی

در اینجا از نظر ما، آنان کاملا به اصول خود پشت کردند. تایپوگرافی به اندازه رنگ‌ها از اهمیت برخوردار است.

استفاده زیاد و نامناسب آنان از فضاها باعث می‌شود که حس کنید مشکلی با مرورگر شما پیش آمده یا سایت به درستی بارگذاری نشده است.

شما مجبور نیستید با “لحن‌هایی تا این حد متفاوت” صحبت کنید. شما نباید با “لحن‌هایی تا این حد متفاوت” ارتباط برقرار کنید. صدای خود را پیدا کنید و با آن شناخته شوید. برای برند خود هویت بسازید. تلاش برای راضی کردن همه، هیچ کس را راضی نگه نمی‌دارد.

فونت شاید قابل تحمل باشد و حتی بتوان گفت خوب است. اما نحوه جایگذاری آنان را می‌توان به یک فاجعه تشبیه کرد. اسکن کردن سایت در یک نگاه عملا غیر ممکن شده است. خوانایی زیر سوال رفته و فاصله بین خطوط اشتباه به نظر می‌رسد و در بعضی مناطق مانند این است که متن کش‌آمده. جایگذاری مناسب چقدر دشوار است؟ به راستی فونت قبلی سایت، چنین مشکلاتی را با خود داشت؟ ( شاید بعضی با خود بگویند که آن‌ها می‌خواهند با ایجاد طراحی به این شکل، تفاوت خود را نشان دهند و باعث جذب مخاطب شوند. واقعیت این است که شاید گاهی اوقات برخلاف جریان شنا کردن گزینه خوبی باشد، با این حال حتی در این موارد نیز چهارچوب هایی وجود دارند که خارج شدن از آن‌ها تنها باعث گیج شدن و در نهایت از دست دادن کاربر خواهد شد).

۴. تداوم

به عنوان یک برند، شما می خواهید که در صفحات مختلف سایت خود تداوم داشته باشید (به خصوص هنگامی که کل ساختار ایجاد شده، وابسته به خود سایت می‌باشد). این موضوع نظم را نشان می‌دهد و زندگی را برای کاربران بسیار آسان‌تر خواهد کرد! آن‌ها سریعا با رابط کاربری آشنا شده و بدون مشکل با آن ارتباط برقرار می‌کنند. به یاد داشته باشید که هدف اصلی طراحی کاهش فاصله بین کاربر و اهداف آنان است. متاسفانه به نظر می‌رسد Dropbox ابدا اعتقادی به تداوم ندارد.

وجود سلسله مراتب منظم و قوی، چشمان شما را به خوبی هدایت می‌کند. در حالی که ضعف در این موضوع گیج شدن و ارتباط نامناسب کاربر با سایت را در پی خواهد داشت.

آینده‌ای نامشخص

Dropbox سیستم طراحی مشخصی ندارد و به سرعت در حال از دست دادن هویت خود است. ما با اسم تفکر جدید و مخالف جریان، نباید اصول اولیه را، هسته اصلی که طراحی روی آن ایجاد شده است زیر پا بگذاریم. برای بازسازی این سیستم شکسته شده، Dropbox  باید به اصول اولیه بازگرددد و از خود سوالات اساسی و پایه را بپرسد:

دراپ باکس چیست؟ با جواب درست به این سوال می توان بازار و کاربران را به درستی تعریف کرد و با آنان ارتباطی مناسب برقرار کرد و سایتی را ایجاد نکرد که تنها مناسب قشر بسیار کوچکی از مردم باشد.

بازطراحی Dropbox به خوبی نشان داد که بزرگی یک برند، الزام بر درست بودن تمام تصمیمات نخواهد بود و حتی کمپانی به عظمت Dropbox میتواند اشتباهاتی را مرتکب شود.